مؤسسه ابن سینا ,ul: Potok 24, Sarajevo TeL: 033 / 233-642; Email:info@ibn-sina.net

Webmail 

 Tel: 033 / 233-642 | info@ibn-sina.net |

  • Bosanski
  • English
  • فارسی
  • صفحه اصلی
  • درباره ما
  • اخبار
  • کتابها
  • فصلنامه
  • دیوان حافظ
  • فرهنگ لغت
  • نشست ها
  • همایش ها
  • کتابچه موضوعی
  • مقالات تحلیلی
  • تماس با ما
  • صفحه اصلی
  • درباره ما
  • اخبار
  • کتابها
  • فصلنامه
  • دیوان حافظ
  • فرهنگ لغت
  • نشست ها
  • همایش ها
  • کتابچه موضوعی
  • مقالات تحلیلی
  • تماس با ما

ibnsina

مؤسسه علمی پژوهشی ابن سینا سازمانی غیر دولتی و مردم نهاد است که،  با پژوهش در حوزه علوم انسانی و اسلامی، به گسترش تعاملات علمی پژوهشی و فرهنگی میان اندیشمندان و مراکز علمی و تحقیقاتی ایران، غرب و منطقه بالکان می پردازد.

Oglas za nagradu WEB

 

 

SFbBox by website

redovna_tribina

نشست معرفی کتاب "اسلام در هویت فرهنگی اروپا" نوشته رشید حافظویچ
سخنران:سخنرانان عصمت بوشاتیلیچ،
عاصم زوبچویچ و
رشید حافظ اویچ می باشند
روز دوشنبه 15/4/2019 ساعت 14

مکان:

در محل کتابخانه غازی خسرو بیک

 

religija i nacija zagreb 29 i 30 mart 2019

unsa
tehran
iist
orijentalni
fin
irip
nlir
dhc

مصاحبه با مدیر مؤسسه در باره انتشار دو کتاب

اشاره: متن زیر مصاحبه ای است که توسط یکی از علاقه مندان به این عرصه در ایران با مدیر مؤسسه صورت گرفته است:

مؤسسه علمی و پژوهشی ابن‌سینا بیش از پانزده سال است که در سارایوو، پایتخت کشور بوسنی و هرزگوین تأسیس و شروع به فعالیت کرده است. یکی از اقدامات این مؤسسه، ترجمه، تألیف و انتشار کتاب‌هایی در حوزه علوم انسانی به‌ویژه با گرایش فلسفه و عرفان اسلامی است. از مهم‌ترین و برجسته‌ترین آثار این مؤسسه می‌توان به ترجمه و چاپ دیوان حافظ و تألیف فرهنگ فارسی بوسنیایی اشاره کرد که هردوی آن ها برنده جایزه جهانی کتاب سال در ایران شدند. همچنین ترجمه چهار جلدی کتاب شرح عبدالله بوشنیاک بر فصوص‌الحکم ابن‌عربی از کارهای ماندگار این مؤسسه است که جا دارد در یک مطلب جداگانه به آن پرداخته شود.

چاپ دو اثر جدید مؤسسه ابن‌سینا بهانه‌ای شد تا با استاد محمد‌علی برزنونی، مدیر این مؤسسه علمی و پژوهشی در سارایوو به گفت‌وگو بنشینیم.

ادامه مطلب...

اقبال برای همه

korica_Iqbal_za_sve

عنوان: اقبال برای همه

گردآورنده: شهاب یار خان

مترجم: دانشجویان

شابک: 9789958845123

ناشر: موسسه ابن سینا

سال :2013م

معرفی:

مقدمه ناشر

علامه محمد اقبال لاهوری یکی از مردان بزرگ در تاریخ اسلام است که ابعاد زندگی وی هنوز هم ناشناخته است. او صرفاً یک شاعر نیست، بلکه هم در زمره فلاسفه است و هم در وادی عرفان پای می نهد و هم در عرصه تفکر، اندیشه ها را می شوراند و هم آزاداندیشی او زبانزد خاص و عام است و هم در عرصه سیاست و مجاهده از برجستگان به شمار می آید. اگرچه او در همه عرصه ها به نوعی حرف برای گفتن دارد و نکات قابل تأمل او در آثارش هویدا است، اما بی تردید یکی از بارزترین ابعاد زندگانی او، بعد ایمانی و عرفانی او است که این بعد در اشعار او نیز رخ می نمایاند و چون از دل بر آمده است، لاجرم بر دل می نشیند.

اشعار اقبال، بلندپروازی، آرمان خواهی، اعتماد به نفس، خودکفایی، دلاوری و قهرمانی، خویشتن شناسی، عشق و ایمان و درک و درد مسلمانی را به نمایش می گذارد و تلاش وافر دارد تا آدمیان را به فضایل فراموش شده انسانی خویش فراخواند. شعر او تنها خیال بافی محض یا در بازی های زبانی در حوزه فنون ادبی و شعری نیست، بلکه هدفمند سروده شده و به تعبیر خودش: اگرچه «به طبعِ عصرِ خویش دو حرف» بر زبان آورده، اما درواقع او «دو دریا را در دو ظرف» ریخته است و «مستانه» از «تار جنگ» می نالد. آن چه او می گوید، «از جهانی دیگر است» و با «سفته کردن گوهرِ دریایِ قرآن» و «شرحِ رمزِ صبغه الله» تلاش دارد تا «به مسلمانان غمی ببخشد» و آن ها را بیدار سازد. او در بیدارسازی اسلامی نقش برجسته ای را در شبه قاره هند ایفا کرد که در جای خود باید بدان پرداخت.

مرحوم ملک الشعرای بهار در یکی از اشعارش، اقبال را وارث «بیدل دهلوی» داسنته است. این هر دو شاعر غیر ایرانی اند و هر دو به زبان فاخر فارسی شعر گفته اند و البته اشعار بیدل، مقبولیت ویژه ای در میان ایرانیان داشته و دارد. نغزپردازی های او در اشعارش همچنان تازه است. اندیشمند معاصر دکتر غلامعلی حداد عادل، اقبال را زنده و پاینده می شمارد که «مرگ را در حضرت او راه نیست» و مرحوم سپیده کاشانی شاعر معاصر، او را «همای قاف عشق» می خواند که «ادب از معراج بی هنگام او در سوگ» فرو رفت. «اقلیمِ عرفان، رامِ او» و «مُلکِ عرفان از شمیمِ نام او معطر» گشته است. مشفق کاشانی دیگر شاعر معاصر، پرچم و «رایت اقبال» را بلند می داند که در سخنش «جاذبه مولوی» دارد. و الحق چنین است؛ چرا که اقبال خود دلبستگی و وابستگی ویژه ای به مولوی دارد که اتفاقاً از اشعار جلال الدین مولوی بلخی رومی، «به دیوار حریمِ دل آویخته است و از چشمِ مستِ رومی وام» گرفته است.

اقبال لاهوری هم به زبان اردو شعر گفته است و هم به زبان فارسی و تعداد اشعار او، ۱۲ هزار بیت است که از آن میان، بیش از نیمی؛ یعنی ۷۰۰۰ بیت آن فارسی است. از اقبال در حوزه زبانی اردو به عنوان شاعری بزرگ یاد می‌شود و حتی او را در پاکستان به عنوان «شاعر ملی» می شناسند که عنوان زیبنده ای است، ولی آگاهان این عرصه می دانند که اشعار اردوی اقبال حتی نسبت به آثار اولیه فارسی او نیز ضعیف ترند و آن الهام‌بخشی، نیرو، طراوت زبانی و سبک لازم و اثرگذار را دارا نیستند.

او در اشعار فارسی خودش از «اسرار خودی» و «رموز بی خودی» گفته و «پیام مشرق» را با «زبور عجم» و «جاویدنامه»اش به دیگران رسانده است. تلاش کرده است تا به اقوام شرق بگوید که: «پس چه باید کرد ای اقوام شرق»! هم «مثنوی مسافر» سروده است و هم «بال جبرئیل» را وا نموده است و هم «ضرب کلیم» زده است و هم از «ارمغان حجاز» سخن رانده است. در میان آثار غیرشعری او، دو اثر بسیار خودنمایی می کند که هر دو به زبان انگلیسی است: یکی «توسعه و سیر حکمت در ایران» و دیگری «احیای فکر دینی در اسلام» که دومی مهم ترین اثر او محسوب می شود و در آن اثر، در تجدید بنای اندیشه دینی در اسلام کوشیده است.

آن چه در این مجموعه گردآوری شده، بخشی از اشعار اقبال لاهوری است که توسط دکتر شهاب یار خان برگزیده شده و در کلاس های درسی ادبیات انگلیسی دانشکده فلسفه ارائه شده است. بعد از ترجمه این متون، توسط دانشجویان دانشکده فلسفه و بازنگری، به عنوان متنی ارزشمند مورد استفاده دانشجویان بوده و هست.

مؤسسه علمی و پژوهشی ابن سینا با انتشار این اثر تلاش دارد تا قدمی هرچند کوچک در راستای آشنایی با مفاخر ادبی جهان معاصر برداشته باشد. این اثر کوچک، تقدیم به همه آن ها که از خواندن آثار ادبی لذت ویژه می برند.

از همه آنان که در فراهم آمدن این اثر تلاش داشتند، سپاس صمیمانه داریم.

محمدعلی برزنونی

استاد دانشگاه و مدیر مؤسسه علمی و پژوهشی ابن سینا سارایوو

دسامبر 2013

میزگرد بررسی رابطه شریعت و طریقت در سارایوو برگزار شد

DSC_1ر ادامه سلسله نشست های ماهانه ابن سینا، میزگرد بررسی رابطه شریعت و طریقت در زندگی و آثار شیخ نعمان آگیچ روز چهارشنبه 29 ژانویه 2014 در سالن اجتماعات مؤسسه علمی و پژوهشی ابن سینا در سارایوو برگزار شد. در این میزگرد؛ سعید عابدپور، دکتر عصمت بوشاتلیچ، حازم نعمان آگیچ، جنان هانجیچ و خانم آملا نعمان آگیچ به سخنرانی پرداختند.

ادامه مطلب...

از تک گویی تا گفتگو در باره سرنوشت بوشنیاک ها

knjiga_esada_cimica

عنوان: از تک گویی تا گفتگو در باره سرنوشت بوشنیاک ها

مؤلف: استاد دکتر اسد چیمیچ

شابک: 9789537922016

ناشر: جامعه ملی بوشنیاک های زاگرب و مؤسسه علمی و پژوهشی ابن سینا

سال :2013م

معرفی:

 

کتاب "از مونولوگ تا دیالوگ در باره آینده مسلمانان بوسنیایی" به تالیف دکتر اسد چیمیچ، استاد جامعه شناسی دانشگاه ریکا توسط جامعه ملی بوشنیاک های زاگرب و مؤسسه علمی و پژوهشی ابن سینا منتشر گردید. مؤلف از اساتید و پژوهشگران برجسته جامعه شناسی سیاسی در بوسنی و هرزگوین و کرواسی می باشد. در این کتاب مسأله هویت مسلمانان از ابعاد سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مورد بررسی قرار می گیرد. مؤلف به سهم قدرت در ایجاد گرایش های سیاسی و اجتماعی و تغییر در رویکردهای فرهنگی و دینی توجه دارد. از نظر مؤلف، تفاوت های ادیان به تنهایی مشکلی برای جوامع نیست، بلکه مشکل در گرایش سیاسی به سمت ظلم و شر است. دکتر چیمیچ به ضرورت گفتگو و تعامل دایمی بین سیاست و دین برای مقابله و چاره جویی و حل مسأله خشونت و ظلم در جوامع تأکید دارد.

فهرست مطالب کتاب جوانان ما بین دین و بی خدایی امروز

نیازهای (غیر) انسانی

فرهنگی که (نه) می خواستیم

سخت تر از میراندن

سنت و سنت گرایی

جامعه مصرفی و اومانیزم – ماه چه چیزی را تبلیغ می کند

جوانان رو در رو با دین

راه های رسیدن به روح جوانان

هر نوع بستنی در فرهنگ مضر است

چهره زشت تازه به دوران رسیده ها

چهار راه معنوی

برای فرهنگ دینی

2.

درام بی خدایی

آدم چاپبوس را چطور بشناسیم

نزدیکی آتش

بنیادگرایی نوعی انحراف است

به دار زدن به خاطر شکست های گذشته

قانون همسایه ها

روسنفکران را می توان خرید

مسلمان ها و دو دلی – دیگر هرگز

تصمیم معتبر

آیا دولت و کلیسا در آغوش هم اند

نوع رژیم و سرشت سیاستمداران

جنایت متداوم

همراه با چیمیچ، از هرزگوین تا بوسنی و تا کرواسی و برعکس

پس گفتار: اسد چیمیچ، نوع دوست و جامعه شناس دین، نوشته اسد بایتال

روش فهم فصوص الحکم ابن عربی

sustinso_citanje_fosusa

عنوان: روش فهم فصوص الحکم ابن عربی

مؤلف: دکتر رشید حافظ اویچ

مترجم: خانم سابا رسالودین

شابک: 9789958845116

ناشر: موسسه ابن سینا

سال :2013م

معرفی:

سخن ناشر

سخن گفتن و نوشتن از عرفان، همیشه برایم شیرین، اما سخت و رمزآلود بوده و هست. عرفان، راه‌ و روش اهل‌ معرفت‌ براي‌ شناسايي‌ حق‌ از طريق‌ دل‌، تصيفه‌ باطن‌، تخليه روح‌، پرداختن‌ خانه دل‌ از اغيار و در نتيجه‌ فرودآمدن‌ يار و در نهایت زینت کردن و تحليه دل‌ است. نوعی شناخت دقیق و آگاهی عمیق، که به معرفت خاص الهی منجر می شود تا بر پایه ی این شناخت دقیق و آگاهی عمیق نسبت به ذات باری تعالی، مسیر تکامل مختارانه انسانی به سوی قرب الهی هموارتر گردد.

بی تردید، عموم آدمیان علم اجمالی نسبت به خدا دارند و این علم، یادآورنده امر فطری برای انسان است: «فطره الله التی فطر الناس علیها». گام نهادن در مراتب جزیی تر و تفصیلی تر،آدمی را به وادی معرفت الهی رهنمون می سازد و این معرفت، موجد آگاهی به ذات باری تعالی از طریق اسما و صفات و آفریده های او است.

در کنار تسبیح، تحمید، تهلیل و تکبیر خدای سبحان توسط همه مخلوقات و از جمله آدمیان، خلقت ویژه آدمی که مصداق «تبارک الله أحسن الخالقین» پروردگار عالمیان است، آدمی را به «حرکت کادحانه»: «یا ایها الانسان إنک کادح إلی ربک کدحاً فملاقیه» می کشاند و این حرکت به او اجازه گام نهادن در وادی «گفتگوی ویژه» با ذات باری تعالی می دهد که قالب ویژه و صورت عبادت ظاهری و باطنی به خود می گیرد که ریشه در عبودیت آدمی دارد. عبادت، هم قالب زبانی دارد و هم در اعضای بدن انسان عابد، رفتار و شکل خاص ایجاد می کند.

بی تردید، عبادت به معنی نهایت تذلل، خشوع و خضوع در مقابل حق -تعالی و تقدّس- و اطاعت مطلق از او، فرع بر معرفت و از شاخه های آن است. چرا که مقدمه هر حرکتی، آگاهی است و اولین گام عبادی انسان نیز، گام نهادن در وادی معرفت آموزی نسبت به حق تعالی و اسما و صفات او سبحانه و تعالی است. بر این اساس، اولین عبادت و مقدم بر سایر عبادات دیگر در آدمیان، معرفت الهی و شناخت دقیق و آگاهی عمیق نسبت به اسما و صفات او است و پایه معرفت و اساس آن نیز، توحید است که سنگ زیرین، آسیاب معرفت الهی محسوب می شود.

توحید هم یکتادانستن و هم متفردشمردن خدا است، موحّد واقعی، هم خدا را یکتا می داند و هم او را یگانه می بیند. او را «ظاهر مطلق» و «مطلق ظهور» می داند و می بیند که همه چیز جز او، مظاهر وجودی آن ذات قدّوسی اند و صد البته به واسطه او، و به تناسب ظرفیّت و سعه وجودی خویش، مراتبی از ظهور الهی را در کلیت آفرینش و هستی متجلی می سازند.

از یک سو، معرفت توحیدی پایه همه معرفت های دیگر نظیر رسالت و ولایت است. همه چیز در سایه معرفت او شناخته می شود نه این که ذات باری تعالی به واسطه آثار صنع فراوانش شناخته شود. این آثار، نشانه اویند و با او شناخته می شوند. غیر ذات باری، ظهوری تام و مستقل ندارد که به آن ظهور، شناخته شود. تنها ظهور اوست که مطلق، تام و کامل است و هرگز غیبتی برای آن ظهور متصور نیست. چشم بصیرت می خواهد که آن ظهور را ببیند و به تعبیر دعای امام حسین علیه السلام در روز عرفه: «كيف يُستدل عليك بما هو في وجوده مفتقر إليك؟! أيكون لغيرك من الظهور ما ليس لك حتّى يكون هو المظهِر لك؟! متى غبت حتى تحتاج الى دليل يدلّ عليك؟! و متى بعدت حتى تكون الآثار هي التي توصل اليك؟! عميت عين لا تراك عليها رقيباً، و خسرت صفقة عبد لم تجعل له من حبّك نصيباً».

از سوی دیگر، نداشتن معرفت دقیق توحیدی، هم موجب خطا در مصداق گزینی خدا می شود و غافلانه، به عبادت الهه ها و بت ها روی می آورد و هم سبب کج روی و انحراف در نبوت و ولایت می گردد. بر این اساس، ریشه همه معارف الهی، توحید است که زیربنای همه ادراک های دینی دیگر محسوب می شود. فهم نادرست توحید، شرک را نصیب او می کند که در انواع مختلف «اخفی، خفی و جلی» قابل بررسی است، که خود بحثی دیگر است.

پس معرفت توحیدی، زیر بنای عبادات و مقدم بر آن است. عبادت به معنی تذلّل و اطاعت نسبت به خدا، مسیر وصول الی الله است و وصول الی الله، سعادت دنیا و آخرت آدمی را رقم می زند. در عالم، یک وجود محض بیش نیست و بقیه موجوداتی هستند که از آن وجود محض ناشی شده اند. مظاهر و مراتب تجلی آن وجود بی نهایت در هستی گسترده است و این همه، در طول وجود الهی و مظاهر و تجلیات اویند بسان آینه و صاحب صورت و صورت در آینه.

عرفان، مسیر ویژه ای است که از طریق راه دل پیموده می شود و آدمی با کشف و شهود باطنی، جام هایی کوچک از معرفت الهی را سر می کشد و در این راه ، نیازمند استمداد ویژه از ذات حق و بهره گیری از آموزه‌هاي‌ عميق‌ قرآني‌ و عترت پاک نبوی است تا با‌ معرفت‌ شهودي‌ در جذبه مدام‌ مجذوب‌ كامل‌ مطلق؛ یعنی ذات باری تعالی‌ سير صورت گیرد. من اين‌ عرفان‌ را «عرفان‌ مثبت» یا «عرفان‌ ناب» مي‌نامم‌. در غیر این صورت، مبتني‌ بر تعاليم‌ التقاطي‌ و آموزه‌هاي ‌منحرفانه‌ و ره‌زني‌هاي‌ مدّعيان‌ كرامات‌ غيرمعقول‌ است‌ كه‌ با آداب‌ و رسوم‌ خشك‌ و بي‌روح‌ و بريدگي‌ از جامعه‌ و عزلت‌گزيني‌ افراطی‌ همراه‌ است و چهره منفی به خود می گیرد که من آن را «عرفان‌ منفي» یا «عرفان سراب» می نامم و هرکدام، واجد ویژگی هایی مخصوص اند:

عرفان‌ ناب «متعالي‌» است‌ و عرفان‌ سراب «متسافل‌»؛ عرفان‌ ناب «مسؤوليّت‌پذير» است‌ ولی عرفان‌ سراب‌ «مسؤوليّت‌گريز». عرفان‌ ناب «تعهّدزا» است‌ ولی عرفان‌ سراب «تعهّدزدا». عرفان‌ ناب «تكليف‌ساز» است‌ ولی عرفان‌ سراب «تكليف‌سوز»؛ عرفان‌ ناب «واقعي‌» است‌ ولی عرفان‌ سراب «ساختگي‌»؛ عرفان‌ ناب «باطني‌» است‌ و ظاهر عارف‌، حكايت‌ حال‌ درون‌ زيباي‌ او مي‌كند ولی عرفان‌ سراب «ظاهري‌» است‌ و با باطن‌ آن عارف نما بيگانه‌؛ عرفان‌ ناب «اميد و شوق» است‌ ولی عرفان‌ سراب‌ «نااميدي‌ و يأس‌»؛ عرفان‌ ناب‌ به «كمال‌» رهنمون‌ مي‌گردد ولی عرفان‌ سراب‌ به‌ وادي «نقص‌ و زوال‌»؛ عرفان‌ ناب‌ از «اعتدال‌ و ميانه‌روي‌» سخن‌ مي‌گويد ولی عرفان‌ سراب‌ از «افراط‌ و تفريط‌»؛ عرفان‌ ناب‌ «هدايت‌آور» است‌ ولی عرفان‌ سراب «ضلالت‌بار»؛ عرفان‌ ناب «سعادت‌آفرين‌» است‌ ولی عرفان‌ سراب «شقاوت‌آور»؛ عرفان‌ ناب «بيدار» مي‌سازد ولی عرفان‌ سراب‌ به‌ «خواب‌ و خمودي‌» فرو مي‌برد؛ عرفان‌ ناب «شور» است‌ و «شعور» ولی عرفان‌ سراب‌ «شعر» است‌ و «شعار»؛ عرفان‌ ناب «نور» است‌ ولی عرفان‌ سراب «نار»؛ عرفان‌ ناب «لُب‌ّ» است‌ و «مغز» ولی عرفان‌ سراب «قشر» است‌ و «پوست‌»؛ عرفان‌ ناب‌ از «اخلاص‌» بر مي‌خيزد ولی عرفان‌ سراب‌ به‌ «التقاط‌» مي‌كشاند؛ عرفان‌ ناب‌ «جامعه‌پذيري‌» دارد ولی عرفان‌ سراب ‌«عزلت‌گزيني‌»؛ عرفان‌ ناب «رسالت‌داري‌» مي‌آموزد ولی عرفان‌ سراب‌ «بي‌رسالتي‌»؛ عرفان‌ ناب «حماسه‌» است‌ و «جهاد»، «تلاش‌»، «مقاومت‌»، «ايثار» ولی عرفان‌ سراب‌، «شعار» است‌ و «سكون‌»، «سكوت‌»، «خمودي‌» و «خمار».

در طول تاریخ پر فراز و نشیب بشری، از این دو نوع عرفان و تصوّف فراوان خواهیم دید. برخی به نام عارف و صوفی، عزلت گزینی پیشه می کنند و از جامعه دوری می ورزند و از مسؤولیّت پذیری شانه تهی می کنند و به زعم خود، تنها به پیراستن دل از پیرایه های آلوده، دل خوش می دارند و به عبادت خالق خویش مشغولند. اما برخی دیگر در اوج معرفت سیر می کنند و با پذیرش مسؤولیّت در جامعه، هم به اصلاح خویش همّت می گمارند و هم در اصلاح جامعه می کوشند.

عرفان های منفی با تحقیرکردن خود و از کارانداختن غرایز طبیعی، تلاش می کنند برای خود، «منِ روحانی و ملکوتی» بسازند و این کار، در مکاتب هندی نظیر آیین بودیسم رواج فراوان دارد. به تعبیر مرحوم استاد علامه محمدتقی جعفری شارح بزرگ مثنوی مولوی، «اینان به جای هماهنگ ساختن ابعاد وجودی انسان، به حذف برخی از ابعاد و استعدادهای آن ها می پردازند.» بر همین اساس، در عرفان منفی، سالك از مشكلات شكنجه زای زندگی فردی و اجتماعی می گریزد. ناگواری ها و گرفتاری های ناشی از عدم وصول به خواسته های خودش، گاه موجب می شود كه فرد زندگی طبیعی را منفی تلقی كرده، برای رهایی از آن، به درون خود پناه ببرد. در حالی که با توجه به راز نهانی روح، در می یابیم كه همان گونه كه ناگواری ها و ناملایمات با روح انسان ناسازگارند و روح انسان را تیره می كنند، شادی ها و خوشی های طبیعی نیز با روح انسان سازگاری ندارند؛ زیرا راز روح را پوشیده می دارد. بنابر این، عارف باید هم نسبت به رنج ها و ناگواری ها حسّاس باشد و هم نسبت به شادی ها و خوشی های طبیعی.

عرفان منفی نشانه ناتوانی مدعیان، نسبت به انسان و طبیعت است. برخی از مدّعیان عرفان، كوچك ترین آگاهی از آن چه در دو قلمرو انسان و جهان می گذرد، ندارند و در عین حال در حالات عرفانی خود غوطه ورند. آن حالات روانی لذّت بخشی كه بر مبنای جهالت ها استوار باشد، نشانه عرفان كاذب است نه عرفان حقیقی و سراب را به جای آب نشان آدمی می دهد. مسیر حركت عرفان حقیقی از روشنایی معرفت می گذرد، نه تاریكی جهل. در عرفان منفی، به اندیشه و تعقّل بی اعتنایی می شود، ولی در عرفان مثبت، عقل و اندیشه جایگاه خاصّ خود را دارد. در عرفان منفی، به عالم بیرون اعتنایی نمی شود و سالك فقط به «تاریك خانه درون» توجّه دارد. گویی برای این افراد، جهان عینی مطرح نیست. در حالی كه ورود به منطقه درون، برای دریافت عوالم عرفانی، بدون توجّه به جهان بیرونی امكان پذیر نیست. حقیقت این است كه اگر آدمی از درك و آشنایی با جهان برونی و پیرامونی خویش كه موادّ موجودیّت طبیعی او را آماده و تعبیه نموده و تا آخرین نقش های زندگیش با روان و مغز او در حال تأثیر و تأثّر است، سرپیچی كند و ارزش حیاتی این درك و آشنایی را نداند و به تعبیری عالم حسّ و محسوس را نادیده انگارد، در حقیقت به تعبیر استاد علامه جعفری «چنین شخصی درصدد نواختن یك آهنگ موزون و خوشایند بدون داشتن ابزار و وسیله موسیقی برآمده است.» ورود به حوزه دریافت عرفانی هستی، بدون قبول دنیایی كه عارف را به آن حوزه معنوی رهسپار كرده است، ممكن نیست.

انگیزه گرایش به عرفان منفی، گاه گریز از هوشیاری و آزادی است؛ زیرا هوشیاری عمیق موجب توجّه به جهان بینی و ایدئولوژی و احساس التزام به تكالیف و وظایف ناشی از آن ها می شود و لازمه تعهّد و عمل به تكالیف، دوری از لذایذ و بی اعتنایی به تمایلات و ایجاد هوشیاری است. بر این اساس، برخی برای فرار از هوشیاری، به درون پناه برده و با احساسات لطیف عرفانی، دل خوش می دارند و این مطلب در عرفان های کاذب امروزی در کشورهای مختلف امریکایی، اروپایی و آسیایی به وفور دیده می شود.

در این کتاب

در این کتاب که تقدیم علاقه مندان فرهیخته می گردد، سخن از قرائت زیربنایی از فصوص الحکم شیخ اکبر محی الدین ابن عربی است البته از طریق شرح عبدالله بوشنیاک که ترجمه چهارجلدی آن توسط این مؤسسه انتشار یافته است. در این کتاب، بر اهمیت علم کلام در فهم تفکر دینی تأکید می رود و سوگمندانه، علم کلام موجود را فاقد محتوای غنی سابق قلمداد می کند و معتقد است که نمی تواند ارتباطی با معنا و مفهوم و روح آیات بگیرد. نویسنده تأکید می کند که مسأله وجود مطلق از طریق فهم وحی و درک زبان وحی میسر است و در این راستا، توجه به زبان سمبلیک و رمزی در متون دینی و تحلیل درست آن مورد تأکید قرار گرفته است. او از «شرق وجود» و «غرب نیستی» سخن رانده است.

با این مباحث، وارد بحثی جدید در حوزه مباحث هرمنوتیکی شده است و از کاربرد زبان رمز و اشاره در تصوف سخن گفته و تأویل در بین عرفا را مطرح ساخته است. برای این منظور به داستان ها و حکایت های رمزی در ادبیات صوفیانه مانند لیلی و مجنون، یوسف و زلیخا اشاره کرده است و از افرادی نظیر عین القضات همدانی، احمد غزالی و شهاب الدین سهروردی در این عرصه نام برده است.

این کتاب را باید تکمله ای ضروری بر شرح چهارجلدی عبدالله بوشنیاک بر فصوص الحکم ابن عربی دانست که توسط مؤلف فرهیخته، دکتر رشید حافظویچ به رشته تحریر در آمده است و تلاش دارد تا به بازخوانی زیربنایی تر فصوص الحکم از طریق این شرح، مدد رساند.

در این فرصت، از مؤلف اندیشمند این اثر که زمینه بحث در این عرصه را فراهم آوردند، به طور ویژه سپاسگزارم. بی شک این اقدام، جزو گام های نخست در این عرصه است و واکاوی های علمی در این حوزه، به هر صورتی مغتنم شمرده می شود. دکتر رشید که کار ترجمه شرح چهارجلدی عبدالله بوشنیاک از عربی به بوسنیایی را قبلاً به اتمام رسانده بود، اینک کار خود را در این زمینه تمام کرد و با ارائه این اثر، تلاش دارد تا خوانندگان فهیم را به قرائت موشکافانه تر از این آثار ترغیب نماید.

و به عنوان سخن آخر، سپاس صمیمانه ام را نسبت به تمامی عزیزانی که در سامان یابی نهایی این اثر در مؤسسه تلاش کرده اند، تقدیم می دارم و از خدای سبحان برای همگان توفیق در زندگی فردی و جمعی آرزو نمی نمایم.

مؤسسه علمی و پژوهشی ابن سینا در سارایوو که سال ها است در این عرصه به خدمت علمی و فرهنگی مشغول است، این کتاب را نیز به ساحت علاقه مندان تقدیم می نماید و امیدوار است که این خدمت کوچک، مقبول درگاه ذات باری تعالی قرار گیرد و به عنوان تحفه ای فرهنگی، اندیشمندان و علاقه مندان را به کار آید.

محمدعلی برزنونی

استاد دانشگاه و مدیر مؤسسه علمی و پژوهشی ابن سینا

سارایوو؛ مارس2013

"قرائت اساسی فصوص ابن عربی به وسیله شرح عبدالله بوشنیاک" نوشته رشید حافظویچ

 

سخن ناشر (به قلم محمد علی برزنونی) ص7

زبان نمادین (سمبلیک) تصوف ص17

مقدمه ص17

زبان حکایت بمنزله قالبی ذهنی برای زبان تصوف ص24

شارح بوسنیایی فصوص حکم نبوی ص45

الف) نگاهی مختصر به شرح های فصوص ابن عربی ص45

ب)عبدالله افندی بوسنوی و شرح فصوص اش ص53

1. کلمه آدمیه ص58

2. کلمه شیثیه ص71

3. کلمه نوحیه ص76

4. کلمه ادریسیه ص78

5. کلمه ابراهیمیه ص79

6. کلمه اسحاقیه ص81

7. کلمه اسمائیلیه ص83

8. کلمه یعقوبیه ص85

9. کلمه یوسفیه ص88

10. کلمه هودیه ص95

11. کلمه صالحیه ص100

12. کلمه شعیبیه ص101

13. کلمه لوطیه ص106

14. کلمه عزیریه ص108

15. کلمه عیسویه ص111

16. کلمه سلیمانیه ص115

17. کلمه داوودیه ص119

18. کلمه یونسیه ص124

19. کلمه ایوبیه ص127

20. کلمه یحیویه ص129

21. کلمیه زکریائیه ص130

22. کلمه الیاسیه ص132

23. کلمه لقمانیه ص133

24. کلمه هارونیه ص134

25. کلمه موسویه ص135

26. کلمه خالدیه ص136

27. کلمه محمدیه ص138

فهرست اعلام ص141

ملاحظات:

1. این کتاب به دو زبان بوسنیایی و انگلیسی تألیف شده و عین همین مطالب به زبان انگلیسی نیز آمده است.

2. این کتاب تکمیل شرح چهارجلدی عبدالله بوشنیاک بر فصوص الحکم ابن عربی است که توسط دکتر رشید حافظ اویچ به عنوان راهنمایی برای درک بهتر آن کتاب و قرائت ساده تر آن تألیف شده است.

3. این کتاب بدون پرداخت حق التألیف به نویسنده توسط مؤسسه آماده سازی و انتشار یافت.

بیداری اسلامی

korica_islamsko_budjenjeعنوان: بیداری اسلامی

مؤلف: دکترعلی اکبر ولایتی

مترجم: معمر کودریچ

شابک: 9958845109

ناشر: موسسه ابن سینا

سال :2013م

معرفی:

بیداری اسلامی در جهان معاصر

بيداري اسلامي؛ پديده‌ اي اجتماعي است که در پی خودآگاهی و بازگشت به اصالت اسلامی و هوشياري دینی برای رسیدن به خودباوري در کشورهای اسلامی رخ داده است. به تعبیر امام خامنه ای حفظه الله تعالی: «حالت برانگيختگى و آگاهى‌اى در امت اسلامى (است) كه اكنون به تحولّى بزرگ در ميان ملت هاى اين منطقه انجاميده و قيام ها و انقلاب هائى را پديد آورده كه هرگز در محاسبه‌ى شياطين مسلّط منطقه‌اى و بين‌المللى نمى‌گنجيد؛ خيزش هاى عظيمى كه حصارهاى استبداد و استكبار را ويران و قواى نگهبان آن ها را مغلوب و مقهور ساخته است.» در پی این بیداری، در میان همه ی مسلمانان، نوعی مباهات به دين، كرامت و استقلال سياسي، اقتصادي، فكري و فرهنگی خود صورت گرفته و در راستاي ايفاي نقش طبيعي خود به عنوان بهترين امّت براي مردم: «کنتم خیر أمه أخرجت للناس»؛ تلاش وافر انجام می شود.

در این خصوص، توجه به مواردی چند زیبنده است:

یکم. عوامل بیداری

در این بیداری، دو عامل مهم اثر گذار است:

الف) عوامل درونی؛ مراد از عوامل درونی، برخورداري امت اسلامي از عناصر تمدّني گنجينه‌هاي فرهنگي و فكري و آرای اجتهادي تكامل يافته‌ و بروزیافته در قالب دين مبين اسلام است كه با دربرگرفتن ارزش ها، افكار، عقيده، شريعت و اخلاق در ابعاد دنيوي و اخروي، از ديگر اديان متمايز است. دین اسلام به عنوان خاتم ادیان الهی، آموزه های درست دیگر ادیان الهی را نیز در بر دارد و البته تحریف های راه یافته در آن ها را نیز تصحیح می کند.

ب) عوامل بروني؛ مراد از عوامل برونی، تسلیم بی قید و شرط برخی از دولت ها در مقابل استعمارگران و استکبار جهانی، تهاجم فرهنگی از سوی غیرمسلمانان، فروکش کردن اسلام از صحنه ی اجتماعی، عدم حضور رهبری امین و استوار در اکثر جوامع اسلامی، پرداختن حاكمان مسلمان به امور شخصي و ضعف روحيه‌ي امر به معروف و نهي از منكر در میان امت اسلامی و... است که هر مسلمان آگاهی را می آزارد.

میل دارم در میان همه ی عوامل بیرونی، بر یک عامل انگشت تأکید نهم و آن بی توجهی به نقش و تأثیر رهبری امین و استوار که با نگاهی همه جانبه، امت های اسلامی را با نحله های مختلف فقهی و کلامی، به زیر یک پرچم در آورد و صرف نظر از اختلاف های درون دینی، دین واحد، خدای واحد، قرآن واحد، رسول واحد، قبله ی واحد و امت واحد را ارج نهد. بی شک، نبود حضور رهبران ربّاني در تطبيق صحيح اسلام و فهم درست از شرايط و تحوّلات عصر حاضر یکی از اصلی ترین عوامل است که جوامع را نیز با خطر انحطاط و فروپاشی معنوی مواجه می سازد. در این میان، موضوع جمهوری اسلامی ایران و مردم همیشه در صحنه ی آن به رهبری امام خامنه ای حفظه الله تعالی، پدیده ای استثنایی است که باید در جوامع اسلامی به عنوان الگویی قابل حصول، پیگیری شود. در چنین شرایطی، در جوامع اسلامی، آدمی ملاحظه می کند که پاره ای عوامل ساده که برخی نیز مغرضانه از سوی دشمنان آگاه دامن زده می شود، برخی از اندیشمندان اسلامی را به اتخاذ مواضع عجیب واداشته و مكتب اسلام را از لحاظ تطبيقي، سياسي و اجتماعي در هاله‌ اي از ابهام قرار داده است. در این زمینه، باید هوشیار بود.

آن هنگام که چشم بصیرت همگانی امت اسلام در جای جای دنیا، بیدار شد، بیداری اسلامی نیز فزونی یافت و بسیاری از جوامع از نور چراغ فروزان این بیداری سهمی اگرچه اندک برگرفتند و خانه ی دل و جان خویش را بدان روشن ساختند. در پی این بیداری، چشم های بسیاری هراسان شد و امواج توطئه ها و فریب کاری ها دامان امت اسلامی را فرا گرفت و این تلاش ها از سوی دشمنان، روز به روز ابعاد پیچیده تر به خود می گیرد. راه اصلی گذر از گردنه های فتنه آمیز، هوشیاری در این مسیر پر فراز و نشیب و ظریف است و در این عرصه، توجه به برخی شاخص ها و تأمل در آن ها ما را نسبت به آفات و آسیب های آن نیز مصون خواهد ساخت.

دوم. هويّت بیداری

مهم ترين عنصر در بیداری اسلامی، حضور واقعى و عمومى مردم در ميدان عمل و صحنه‌ى مبارزه و جهاد است، با «ايمان، جان و جسم.» تحول های کنونی بر دوش توده ی مردم است که به تعبیر قرآن کریم، مصداق «کلمه طیبه»اند (ابراهيم: 24). مردم بصیر، ارزش آفرین، هدف ساز، شعارساز، رفتارساز، دشمن شناس و ترسیم گر آینده ی مطلوب اند و از انحراف و سازش با دشمن و تغيير مسير توسط برخی خواص سازشكار و آلوده جلوگیری می کنند. سرّ مقدس انگيزه اسلامی و عزم قيام علیه ظلم و استکبار، به تدريج در ذهنيّت ملّت های مسلمان قوام می یابد و شكل می گیرد و در لحظه‌ى مناسب تاريخى، به صورت عريان در صحنه‌اى پرشكوه به ميدان می آید و این، حکمی همگانی است.

برخی از اصول بیداری اسلامی را می توان موارد زیر دانست:

-        احيا و تجديد عزت و كرامت ملّى درهم شکسته و پایمال شده در طول زمان با ديكتاتورى حاكمان فاسد و با سلطه‌ى سياسى استکبار جهانی.

-        برافراشتن پرچم اسلام كه عقيده‌ى عميق و دلبستگى ديرين مردم است و برخوردارى از امنيّت روانى و عدالت و پيشرفت و شكوفایى‌ در سايه‌ى شريعت اسلامى.

-        ايستادگى در برابر نفوذ و سلطه‌ى استکبار جهانی به دور از خسارت ها و تحقیرها.

-        مبارزه با غاصبان و ظالمان داخلی و خارجی که وسيله‌اى براى ادامه‌ى سلطه‌ى اهريمنى استکبار جهانی است.

مردم و نخبگان مردمى و بیداران برآمده از مردم، خود صاحبان اين جنبش بیداری و متعهد به حراست از آن و ترسيم‌كننده‌ى مسير آينده و رو به تكامل آن بوده و خواهند بود. ان ‌شاء اللَّه.

سوم. آسیب ها و خطرها

در راه هر حرکت تعالی جویانه، موانع و خطرات و آسیب هایی هست. خطرها را بايد شناخت تا در مواجهه با آن حيرت و ترديد پيش نيايد و چاره و علاج، شناخته شده باشد. باید ترس را از خود دور کرد؛ چرا که به تعبیر قرآن کریم: «انّ كيد الشّيطان كان ضعيفا». (نساء: 76) و بی شک باید باور داشت که: «حسبنا اللَّه و نعم الوكيل» (آل ‌عمران: 173).

خطرها و آسیب های این بیداری با تأمل در بیان بیدارگر حریم قبله در زمان معاصر امام خامنه ای حفظه الله تعالی دو دسته اند:

الف) درونی: این آسیب ها در درون مسلمان ها ریشه دارد و از ضعف های آن ها بر می خیزد. «راحتىِ خيالِ ناشى از احساس پيروزى و به دنبال آن كم شدن انگيزه‌ها و سست شدن عزم ها»، «سهم خواهی اشخاص پس از پیروزی ها»، «مرعوب شدن از هيمنه ی ظاهرى مستكبران و احساس ترس از استکبار جهانی و قدرت هاى مداخله‌گر»، «اعتماد به دشمن و در دام لبخندها و وعده‌ها و حمايت هاى آن ها افتادن»، «مغرورشدن و دشمن را غافل دانستن» و در نهایت «ايجاد اختلاف و به جان هم انداختن انقلابيون و رخنه در پشت جبهه‌ى مبارزه».

ب) بیرونی: این آسیب ها از سوی دشمنان و بر اثر برنامه ریزی آن ها به وجود می آید. «بر روى كار آوردن عناصر متعهّد به استکبار جهانی و مهره های وابسته»، «پذیرش بدیل های انحرافی گوناگون برای حکومت اسلامی و قانون اساسی پیشنهادی از سوی استکبار جهانی»، «نفوذ دشمنان ميان انقلابيون و تقويت مالى و رسانه‌اى يك جريانِ نامطمئن و به حاشيه راندن جريان هاى اصيل در انقلاب»، «روی آوردن به روش هایى چون هرج و مرج و تروريزم و جنگ داخلى ميان پيروان اديان يا قوميت ها يا قبایل و احزاب يا حتى ميان ملت ها و دولت هاى همسايه، و همراه با آن، حصر اقتصادى و تحريم و بلوكه كردن سرمايه‌هاى ملى و نيز هجوم همه جانبه‌ى تبليغاتى و رسانه‌اى»، «ترور نخبگان صالح و مؤثّر يا بدنام كردن برخى از آنان و از سویى خريدن برخی سست‌عنصران».

توجه به این آسیب ها و آفات و پرهیز از دچارشدن به آن ها، هم در حوزه های درونی جوامع اسلامی و هم در عرصه های بیرونی با نگاه برنامه ریزانه توسط دشمنان اسلام، توصیه ی مهمی است که مسلمانان و فرهیختگان مسلمان هرگز نباید به غفلت سپرند.

چهارم. توجه به پاره ای شاخص ها

در این فرصت، پرداختن به همه ی مباحث مربوط به شاخص های بیداری اسلامی امکان پذیر نیست. اما برخی از مهم ترین آن ها به شرح زیر است:

الف) دشمنی استعمارگران و استکبار جهانی با بیداری: شاخص اصلی حرکت بیدارگرانه، دشمنی استعمارگران و استکبار جهانی با آن است. هر حرکتی که مورد حمایت استعمار و استکبار در این مسیر قرار گرفت، قطعاً در مسیر آن چاله های فراوانی وجود خواهد داشت که برخی از آن ها عمق چاه را پیدا می کند و امت اسلامی، بدون توجه به ابعاد و حساسیت های این حرکت عظیم، درون چاه سقوط خواهد کرد. دشمن، همیشه بیدار است و در دشمنی خویش هوشیار؛ این ما هستیم که باید به خواب غفلت در نغلتیم و خرگوش وار در مسیر به استراحت تمام نپردازیم تا دشمن از فرصت خواب غافلانه ی ما بهره برد و به کیان امت اسلامی با دامن زدن به اختلافات بی اساس ضربه زند.

ب) حرکت در مسیر تعالیم قرآنی: قرآن مجید راه همه ی امت اسلامی را روشن ساخته است. قرآن، قانون اساسی امت اسلامی است و این قانون اساسی، فرامین روشن و بی بدیلی را برای همه ی زمان ها و مکان ها فراروی پیروان دین خاتم و جمیع انسان ها قرار داده است. توجه به این فرامین بیدارگر و مصلحانه، مسیر درست را نشان خواهد داد. به این منظور باید از تفسیرهای خودخواهانه دوری ورزید و به سنت گرانسنگ نبوی صلی الله علیه و آله و سلم و تفسیرهای درست از آن، توجه وافر داشت. چه پیامبر اعظم خاتم دو چیز گرانبها را برای همه ی امت اسلامی به یادگار گذاشت و مادامی که امت اسلامی به آن دو چیز چنگ زنند، گمراهی سراغ آن ها نخواهد آمد. آن دو چیز؛ قرآن کریم و عترت نبوی است که هر دو به مثابه دو بال اساسی، پرنده ی اسلام را در پروازی با شکوه یاری خواهند رسانید.

اساساً نبود فهم و درك عميق معتدل و متوازن مسلمانان از انديشه‌ي اسلامي که ضرورت همیشه ی جوامع اسلامی است، امت اسلامی را با خطر فروپاشی درونی مواجه می سازد و در این مسیر، بازگشت معرفتی به قرآن و سنت اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام همراه با عقلانیت سالم لازم است. در این مسیر، علاوه بر توجه به نصوص صحيح و قابل اعتماد، اهتمام به عقل و نقش و تأثير آن در تعيين بعد شرعي در پرتو مقاصد و اهداف احكام و به وسيله‌ي عقل و اجتهاد ضروری است تا بتوان با در نظر گرفتن عناصر متغير موجود در عالم واقع، و با استفاده از سنت هاي تغيير مبتنی بر چارچوب اصیل و ثابت شرع مقدس، متدهاي اداره ی جامعه را دگرگون ساخت و در نتيجه با دنياي واقع و البته سالم، منسجم و هماهنگ شد؛ چه در این مسیر، گام اول با خود انسان ها است: «ان ‌الله لايغير ما بقوم حتى يغيروا ما بأنفسهم» (رعد: 11)؛ بي گمان خدا وضعيت هيچ قومي را تغيير نمي‌دهد مگر اين كه درون‌هاي خود را دگرگون سازند.

بدین منظور، مطالعه و بررسي افكار و انديشه‌ها به دور از اختلافات انباشته شده در ذهن و افكار گذشتگان و جستجوي دليل براي اثبات آن ها بدون تقليد نادرست از آرای فقهاي گذشته، که از آن جمله راه آن پی جویی اجتهاد تخصصي در موضوع های مختلف است. ضمن این که باید از حالت معمول فقه که تنها حوزه ی فردي را در بر می گیرد، گذر کرد و به فقه زندگی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و... پرداخت تا متدي متكامل در تمام اين زمينه‌ها مبتنی بر فقه اسلامی برای جوامع اسلامی و محیط بین الملل ترسيم گردد. از سوی دیگر، نمی توان نسبت به بررسي مثبت‌گرايانه و هوشيارانه ی تاريخ اسلام و به طور کلی تاریخ پر فراز و نشیب جوامع بشری بی توجه بود. پی جویی تاریخی با یه تعبیر قرآن کریم: «سیر فی الارض» برای استخراج سنت‌هاي زندگي است، تا با توجه به نقاط مثبت و منفي تاریخ و عوامل پیروزی یا شكست، مسیر آینده ی خویش را آینده پژوهانه و با نگاهی آرمان گرایانه واقع بینانه بنگاریم.

ج) توجه به وحدت اسلامی و پرهیز از اختلافات: رمز اصلی موفقیت مسلمانان در این مسیر بیداری، پاس داشتن وحدت امت اسلامی است. دشمنان همیشه از این وحدت در بیم و هراس اند و می کوشند به عناوین مختلف میان امت اسلامی اختلاف افکنند. پاره ای اختلافات کلامی یا فقهی در میان مذاهب اسلامی، هرگز نباید کیان اسلام را به خطر اندازد. در این مسیر، اهل تسنن و تشیع با مذاهب مختلف فقهی و کلامی که در میان هر کدام از این ها وجود دارد، باید گام های استوار خود را در مسیر تقریب بین مذاهب بردارند و بدون توجه به اختلافات درونی، مراقب هجمه های بیرونی علیه امت اسلامی باشند. به همین منظور، باید از بیماری های بیداری اسلامی که نشاط و شتاب آن را می گیرد، هراسید. بیماری هایی نظیر اختلاف ناشي از فهم نادرست، غرور و خودخواهي و درنهایت خودپسندی و بی توجهی به دیگران و نصایح آن ها، پيروي از هواي نفس، سطحي‌نگري يا عدم تفكيك امور مهم و مهم‌تر از يكديگر، جمود فكري و اجتماعي، عکس العمل های هیجانی و ارتجالی و واکنش های عاطفی در مقابل حوادث و نبود برنامه و برخورد معتدل و برنامه ریزی شده همراه با بررسی دقیق و همه جانبه ی مسایل و... سموم مهلکی اند که اساس جوامع اسلامی و دین اسلام را در مخاطره می افکنند و پیکره ی امت اسلامی را ضعیف می کنند. برخی به حربه ی تکفیر متوسل می شوند، برخی اقدام به شبهه پراکنی علیه مذاهب می کنند، برخی مسایل حاشیه ای را بزرگ می کنند و فرع را به جای اصل می نشانند و این همه در حالی است که سرنوشت امت اسلامی و آینده ی آن در گرو توجه به مسایل حیاتی آن ها است و نه مسایل فرعی و حاشیه ای و درونی.

خدایا! خاضعان از تو می طلبیم: امت اسلامی را از اختلافات درونی رهایی بخش و آنان را نسبت به مسایل مهم و اولویت دار حساس فرما.

پنجم. پاره ای توصیه های ضروری

پرداختن به پاره ای توصیه های ضروری که برخاسته از قرآن کریم و برگرفته از توصیه های داهیانه ی امام خامنه ای حفظه الله تعالی است، ارزشمند و مبارک است.

الف) توكل به خداوند سبحان و اعتماد و حسن ظن به وعده‌هاى مؤكّد نصرت الهى در قرآن و به كارگيرى خرد و عزم و شجاعت.

ب) پرهیز از غرور و غفلت با بهره گیری از شیوه ی استغفار (نصر: 3)

ج) لزوم بازخوانى دایمى اصول بیداری و انقلاب و تنقیح شعارها و اصول و تطبیق آن با مبانى و محكمات اسلام. (استقلال، آزادى، عدالت خواهى، تسليم نشدن در برابر استبداد و استعمار، نفى تبعيض هاى قومى و نژادى و مذهبى و...)

د) اعتمادنکردن به استکبار جهانی و  سوء ظن داشتن به آن ها و باورنکردن لبخند آن ها.

ه) پرهيز از اختلافات مذهبى، قومى، نژادى، قبيله‌اى و مرزى. به تعبیر امام خامنه ای: تفاوت ها را به رسميّت بشناسيد و آن را مديريّت كنيد. تفاهم ميان مذاهب اسلامى كليد نجات است. آن ها كه آتش تفرقه‌ى مذهبى را با تكفير اين و آن دامن مي زنند، اگر خودشان هم ندانند، مزدور و عمله‌ى شيطانند.»

و) تلاش برای نظام‌سازى اسلامی به دور از الگوهای لائیک یا لیبرالیسم یا مارکسیسم یا ناسیونالیسم افراطی و... برای ایجاد تحدن اسلامی و به وجودآوردن امت واحده ی اسلامی بر پایه ی دین و عقلانیت و علم و اخلاق

ز) اعتماد به نسل جوان و زنده کردن روح اعتماد به نفس در آنان با بهره مندی از تجربه‌هاى مجربّان و پيران.

ح) تلاش برای پدیدآوری نظام مردم سالاری اسلامی که در آن به تعبیر امام خامنه ای حفظه الله تعالی: «حاكمان با رأى مردم برگزيده مي شوند و ارزش ها و اصول حاكم بر جامعه، اصول مبتنى بر معرفت و شريعت اسلامى است. اين خود مي تواند در كشورهاى گوناگون به اقتضاى شرایط، با شيوه‌ها و شكل هاى گوناگون تحقق يابد، ولى با حسّاسيّت كامل بايد مراقب بود كه اين با دموكراسى ليبرال غربى اشتباه نشود. دموكراسى لائيك و در مواردى ضد مذهب غربى با مردم سالارى اسلامى كه متعهّد به ارزش ها و خطوط اصلى اسلامى در نظام كشور است، هيچ نسبتى ندارد.»

ط) مراقبت از مشتبه شدن اسلام گرایى با تحجّر و قشرى‌گرى و تعصّب هاى جاهلانه و افراطى. به تعبیر امام خامنه ای: «افراط هاى  مذهبى كه غالباً با خشونت كور همراه است، عامل عقب‌ماندگى و دورشدن از هدف هاى والاى انقلاب است، و اين به نوبه‌ى خود مايه‌ى جدا شدن مردم و در نتيجه شكست انقلاب خواهد بود.»

ششم. در این کتاب

کتاب حاضر که مؤسسه علمی و پژوهشی ابن سینا در سارایوو، ترجمه ی آن را به اندیشمندان و علاقه مندان تقدیم کرده است، تحت عنوان بیداری اسلامی از اندیشمند معاصر آقای دکتر علی اکبر ولایتی است که اکنون دبیر کل مجمع جهانی بیداری اسلامی و مشاور عالی مقام معظم رهبری در امور بین الملل است، مروری بر سیر تکامل تاریخی بیداری اسلامی و نیز تأمل در عرصه های جغرافیایی این بیداری در جای جای کشورها است. مؤلف ارزشمند در این اثر، تلاش کرده است تا با نگاهی بی طرفانه، شرح و تحلیلی اجمالی از فرایند جهانی بیداری اسلامی را به دست دهد. آن چه در این اثر جای آن خالی است، تحولات انقلابی و بیداری ملت های مسلمان در ماه های اخیر است که سرآغاز این بیداری را باید پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و بر پایی حکومت جمهوری اسلامی مبتنی بر مردم سالاری دینی در سال 1357 شمسی دانست که به نوعی توانست به عنوان الگویی برای قیام های ملل مسلمان مطرح شود و همین الگوبرداری، حساسیت دشمنان اسلام و استکبار جهانی را بر انگیخت و از هر حربه ی ممکن، برای جلوگیری از الگوبرداری از این انقلاب و بیدارسازی ملل مسلمان با انواع تهاجم و شبیخون فرهنگی بهره گرفتند تا مانع صدور پیام اصیل انقلاب برای تمامی جهانیان و مستضعفان و مسلمانان شوند. اما این انقلاب با توکل به ذات باری تعالی و حمایت بی دریغ مردم بصیر و در صحنه و هدایت سکاندار انقلاب حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه و خلف صالح ایشان، مقام عظمای ولایت امر امام خامنه ای حفظه الله تعالی به پیش تاخت و با پشت سر گذاشتن موانع پیش رو، راه های پیشرفت را در مسیر خود هموار ساخت. باور توانایی که امام عزیز در دل های این امت، کاشته شده بود، بارور شد و آن نهال کوچک، اکنون درخت تنومندی شده است که ریشه در زمینی محکم دارد و شاخ و برگ هایش به ثمردهی ادامه می دهد.

به تعبیر قائد بزرگ امام خامنه ای حفظه الله تعالی: «تحولات بزرگ اجتماعى، همواره متكى به پشتوانه‌هاى تاريخى و تمدنى و محصول تراكم معرفت ها و تجربه‌ها است. در صدوپنجاه سال اخير حضور شخصيت هاى فكرى و جهادى بزرگ جريان ساز اسلامى در مصر و عراق و ايران و هند و كشورهاى ديگرى از آسيا و آفريقا، پيش‌زمينه‌هاى وضع كنونى دنياى اسلامند. همچنان كه تحولات دهه‌هاى پنجاه و شصت ميلادى در تعدادى از اين كشورها كه به رژيم هاى غالباً متمايل به تفكرات و ايدئولوژي هاى مادى منتهى شد و به اقتضاى طبيعت خود پس از چندى در دام قدرت هاى استكبارى و استعمارى غرب گرفتار آمد، تجربه‌هاى درس‌آموزى‌اند كه سهم وافرى در شكل دادن به انديشه‌ى عمومى و عميق كنونى دنياى اسلام دارند.»

از سوی دیگر، به تعبیر امام خامنه ای حفظه الله تعالی: «حقايق رو به افزايش كنونى در دنياى اسلام، حوادث بريده از ريشه‌هاى تاريخى و زمينه‌هاى اجتماعى و فكرى نيستند تا دشمنان يا سطحى‌نگران بتوانند آن را موجى گذرا و حادثه‌اى در سطح بينگارند و با تحليل هاى انحرافى و غرض‌آلود، مشعل اميد را در دل ملت ها خاموش سازند.»

هفتم. سخن آخر

و سخن آخر این که، سخن از بيدارى اسلامى، به تعبیر امام خامنه ای حفظه الله تعالی: «سخن از يك مفهوم نامشخّص و مبهم و قابل تأويل و تفسير نيست؛ سخن از يك واقعيت خارجىِ مشهود و محسوس است كه فضا را انباشته و قيام ها و انقلاب هاى بزرگى را پديد آورده و مهره‌هاى خطرناكى از جبهه‌ى دشمن را ساقط كرده و از صحنه بيرون رانده است. با اين حال، صحنه همچنان سيال و نيازمند شكل دادن و به سرانجام رساندن است.»

امیدواریم مسیر تعالی امت اسلامی با حرکت های بیداری هر چه استوارتر پیموده شود و در این مسیر، اعاده ی عقل به حوزه ی پژوهش و استنتاج افکار و دیدگاه های عملی درست و متناسب با نیازهای فرایند اصلاحی و پیشبردانه ی امروزین، و بیدارسازی های عالمان مسلمان و مصلحان روشنفکر ضرورت فراموش نشدنی است. و امید آن است که این بیداری ها، که نشان از بیداری درون دارد، سرآغازی باشد بر تمدن سازی اسلامی در پرتو تعالیم متعالی قرآنی. ان شاء الله.

در انتها سپاس صمیمانه ام را از مترجم کتاب، ویراستار و ناظر محترم علمی اثر و سایر عوامل دست اندرکار در مؤسسه ی علمی و پژوهشی ابن سینا در سارایوو اعلام می دارم که اگر نبود تلاش و پیگیری بی شائبه ی آنان، این اثر انتشار نمی یافت.

محمدعلی برزنونی

استاد دانشگاه و مدیر مؤسسه ی علمی و پژوهشی ابن سینا

سارایوو

مبادی اخلاق در قرآن

naela_morala_u_Kuranu_copyعنوان: مبادی اخلاق در قرآن

مؤلف: آیت الله عبدالله جوادی آملی

مترجم: احمد زیلیچ

شابک: 9789958845093

ناشر: موسسه ابن سینا

سال :2013م

معرفی:

سخن ناشر

همیشه وقتی می خواهم مطلبی در باب اخلاق بنگارم، دست و دلم می لرزد. کسی باید در باره ی اخلاق بنویسد که خودش متخلّق باشد. از سوی دیگر، وقتی قرار باشد این مطلب برای مقدمه ی کتابی باشد از یکی از اساتید بزرگ معاصر که زمانی را در محضر او کسب فیض کرده ای و زانوی ادب و تعلیم نزد او زده ای، کار سخت تر می شود. اما چه باید کرد؟ به تعبیر شاعر خوش سخن، مولوی بزرگ:

آب دریا را اگر نتوان کشید                  پس به قدر تشنگی باید چشید

ما نیز مشک کوچک خودمان را آماده می کنیم و از این دریای بزرگ، به قدر وسعمان آب فراهم می آوریم، باشد تا نگارنده ی این سطور، خود نیز به اخلاقی متخلق گردد که در باره ی آن می نویسد و از روش علمی و فرهنگی استادی تبعیت کند که چندی در محضر او زانوی ادب و تعلیم در حوزه ی تفسیر موضوعی زده است.

اخلاق، شرط اول انسانی زیستن است. چنان مهم است که پیامبر ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله و سلم، یکی از دلایل مهم برانگیختن خویش را «تتمیم مکارم اخلاقی» شمرده است. سخن گفتن از اخلاق در دنیایی که به شدت نیازمند آن است، از اهمیتی صدچندان برخوردار است. دنیایی که آدم ها خیلی از هم دور شده اند. درد بزرگ انسان معاصر، درد بی اخلاقی است و مکاتب گوناگونی که برای این مهم پدید آمدند، از یک نقیصه ی بزرگ در این حوزه رنج برده اند. بسیاری سخن از اخلاق می گویند و در هنگام تعلیم و تدریس علم اخلاق، خوب از عهده ی آموزش آن بیرون می آیند، اما وقتی پای عمل به تعالیم و آموزه های اخلاقی می رسد، سستی فراوان مشاهده می شود. درواقع، درد بزرگ انسان معاصر، ندانستن اخلاق نیست، عمل نکردن به آن است و یکی از ضروریات عمل، آگاهی از زمینه ها و بسترهایی است که آدمی را به اخلاق فرا می خواند. سؤال های زیادی مطرح است:

چرا باید آدمی مبادی آداب و متخلق به اخلاق باشد؟ مبادی و مبانی اخلاقی زیستن کدام است؟ خاستگاه اخلاق کجاست؟ چه رابطه ای بین دین و اخلاق هست؟ چه رابطه ای میان نگرش آدمی به جهان و انسان با اخلاق وجود دارد؟ سعادت و کمال انسانی به عنوان قله ی مباحث اخلاقی چیست؟ اخلاق مطلق است یا نسبی؟ نقش اراده و اختیار آدمی و کشش ها و گرایش های انسانی در اخلاق چیست؟ واقعاً چرا آدمی به اخلاق نیازمند است و منشأ این نیاز چیست؟ و.....

موارد فوق و سؤال هایی از این دست، مبانی اخلاقی زیستن آدمیان را روشن می سازد و بسیار مهم است. و چه خوب است کسی به این مبادی و مبانی بپردازد که خود دستی ارزشمند و حضوری قوی در حوزه ی اخلاق عملی دارد و یکی از آن بزرگان، حضرت آیت الله عبدالله جوادی آملی است.

آن استاد عزیز، خود به شدت مبادی آداب و متخلق به اخلاق است. خود دیده ام که وقتی در کنار دیگران می نشست، تکیه نمی کرد، با این که سنی از او گذشته بود. ادبیات گفتاری او به شدت اخلاقی است و هرگز زبان نامناسب در گفتار به کار نمی برد. نقدهای او در گفتار و نوشتار، بر دیگران عالمانه است و از دایره ی انصاف علمی هرگز خارج نمی شود. آرامشی در سیمای او هویداست که مخاطب را نیز به آن دعوت می کند.

او به سال 1312 در آمل؛ شهری در شمال ایران دیده به جهان گشود و پس از آموزش های مقدماتی در آمل و حضور مدت کمی در مشهد، با مهاجرت به تهران و قم، در محضر اساتید برجسته ای مانند فشارکی، شعرانی، فاضل تونی، الهی قمشه‌ای، محمدتقی آملی، امام خمینی، علامه طباطبایی، محقق داماد و میرزا هاشم آملی در عرصه های مختلف علمی از فقه، اصول، تفسیر، فلسفه، عرفان و.... کسب فیض کرد.

سپس خود وارد عرصه ی تدریس دروس گوناگون شد و دروس مختلفی را به شاگردان و علاقه مندان این عرصه ها تعلیم داد. اینک نیز درس‌های تفسیر قرآن، خارج فقه و خارج اسفار وی برای علاقه مندان و شاگردانش در قم برگزار می شود. آثار فراوانی از او در حوزه های مختلف علمی از فلسفه ی قدیم و جدید گرفته تا کلام قدیم و جدید، تفاسیر، حدیث، فقه، اخلاق، عرفان و.... به یادگار مانده است که اکثر آن ها در یک ویژگی اصلی منحصرند: قرآنی بودن.

استاد که از اساتید برجسته ی تفسیر به شمار می روند، پس از استاد بزرگوارشان علامه طباطبایی، راه ایشان را در عرصه ی تفسیر و احیای قرآن در حوزه های علمیه، به خوبی تداوم داد و شاگردان خوبی را تحویل جامعه داده است. ایشان اینک از مراجع معظم تقلید به شمار می رود.

گذشته از تفسیرهای ترتیبی و موضوعی که عموم آن ها انتشار یافته است، «تفسیر تسنیم» از ایشان هم چنان در دست تألیف است و تاکنون مجلدات بسیاری از آن منتشر شده است. این تفسیر به صورت تفسیر ترتیبی است که از ابتدای قرآن کریم آغاز شده و هم چنان ادامه دارد.

«مبادی اخلاق در قرآن کریم» و «مراحل اخلاق در قرآن کریم» دو جلد از مهم ترین کتب اخلاقی ایشان است که از سلسله تفسیرهای موضوعی ایشان محسوب می شود. کتاب «مفاتیح الحیات» که در حدیث و اخلاق رفتاری است، از جدیدترین آثار حضرت استاد است که اخیراً انتشار یافته و به شدت مورد استقبال مخاطبان واقع گردیده است.

کتابی که پیش رو دارید، محصول ارزشمندی در حوزه ی تفسیر موضوعی است که حضرت استاد برای علاقه مندان به این مباحث ارائه فرموده اند. مباحث این کتاب با صبغه ی فلسفی خود، در حوزه ی فلسفه ی اخلاق و فلسفه ی علم اخلاق است و نه مباحث اخلاقی. در واقع این کتاب برخی از مبادی اخلاق را از منظر آخرین پیام آسمانی؛ قرآن حکیم تبیین می کند و در چهار بخش کلی سامان یافته است:

بخش یکم تحت عنوان جهان بینی و اخلاق در چهار فصل به تأثیر متقابل جهان بینی و اخلاق پرداخته و از خاستگاه احکام اخلاقی سخن می گوید. پس از واکاوی کمال انسان از نظر دین، بحث سعادت روح و بدن را مورد بررسی قرار داده است.

بخش دوم تحت عنوان انسان و اخلاق مشتمل بر شش فصل است. پس از بررسی اخلاق گرایی انسان، تغییرپذیری خُلق و تأثیر و تأثر اخلاقی را به بررسی نشسته و پس از تبیین جاودانگی اخلاق، مباحثی را در شناخت اراده، میل و اختیار ارائه کرده و متعلم و معلم اخلاق را معرفی کرده است.

بخش سوم تحت عنوان اهمیت و آثار اخلاق، شش فصل اساسی دارد. پس از اهمیت علم اخلاق، منشأ نیاز به اخلاق تبیین شده و اهمیت تهذیب نفس برشمرده شده است. از آلودگی و طهارت روح سخن گفته و نقش اخلاق را در گرایش به لذت های برتر را تبیین کرده و در ادامه نیز نقش اخلاق را در کارگزاران نظام توضیح داده است.

بخش چهارم به موضوع فرزانگان و اخلاق اختصاص دارد و پس از یک بحث مقدماتی، در پنج فصل، اخلاق را از منظر فارابی، ابن سینا، عطار نیشابوری و صدر المتألهین وانموده است. ضمن این که به مقامات عارفان در نگاه ابن سینا نیز نیم نظری انداخته است.

مؤسسه ی علمی و پژوهشی ابن سینا در سارایوو، در راستای تلاش های علمی و فرهنگی خود، افتخار دارد ترجمه ی این کتاب ارزشمند را تقدیم ساحت علاقه مندان معارف اسلامی و انسانی نماید، باشد تا این کار، گامی هرچند کوچک در راستای توسعه ی اخلاق باشد.

آن چه باقی ماند عرض ارادت و خضوع صمیمانه نسبت به دست اندرکاران این تلاش ارزشمند است که اگر نبود مساعی و کوشش های آنان، این کار به خوبی سامان نمی یافت. مترجم، ویراستار، نمونه خوان و سایر برادران و خواهرانی که در پدیدآوری این اثر زحمت خود را کشیدند. در این جا لازم می دانم از برادر گرامی آقای نرمین هوجیچ که کار بازخوانی، تطبیق و اصلاح این اثر را بر عده داشت. کار تصحیح مطالب غامض فلسفی در ترجمه و انتخاب و ترجمه ی آیات مبارک قرآنی در کتاب هایی این چنین، چندان آسان نیست و این برادر به خوبی از عهده ی این کار برآمد. نیز در همین جا از کارکنان خدوم مؤسسه ی علمی و پژوهشی ابن سینا که بی تردید، تلاش های آنان در پشتیانی امور علمی و فرهنگی بر هیچ کسی پوشیده نیست. خدایشان قوت دهاد.

سخن آخر این که هیچ اثری بدون عیب نیست، به ویژه این که از زبانی به زبان دیگر ترجمه شود. سرّ ترجمه ناپذیری کامل زبان به زبان دیگر آن است که هر زبانی بار سنگین فرهنگی در موطن خود دارد و لزوماً در ترجمه ی یک زبان به زبان دیگر، همه ی آن بار فرهنگی منتقل نخواهد شد. خاصه آن که اولاً مطلبی سنگین و فلسفی باشد و ثانیاً ارتباط وثیق با قرآن کریم داشته باشد که این بیان، به صورت خاصّی بر ترجمه ناپذیری خود تأکید می کند. کتاب حاضر نیز از این مقوله مستثنی نیست. هم متن آن بن مایه های فلسفی قوی دارد و هم برگرفته از قرآن و درواقع تفسیر موضوعی آن است. بر این اساس، اگر خطا و اشتباهی در آن مشاهده شد، خرسند خواهیم شد که این خطا و اشتباه به ما انعکاس داده شود تا در بازنگری های بعدی، به آن توجه داشته باشیم و اصلاح کنیم.

از خدا خواهیم توفیق ادب                                بی ادب محروم ماند از لطف رب

و من الله التوفیق و علیه التکلان

محمدعلی برزنونی

استاد دانشگاه و مدیر مؤسسه علمی و پژوهشی ابن سیناسارایوو

امام خمینی و جهان اسلام

imam_Homeini_i_islamski_svijetعنوان: امام خمینی و جهان اسلام

مؤلف: علی داستانی بیرکی

مترجم: معمر کودریچ

شابک: 9789958845086

ناشر: موسسه ابن سینا

سال :2012م

معرفی:

مقدمه ناشر

این عصر را عصر خمینی نامیده اند و نام امام خمینی به اندازه ی کافی مشهور است، اما ابعاد وسیع راه روشن او هنوز ناشناخته است. جهان شمولی دین اسلام چنان که در آموزه های این دین آسمانی خاتم آمده است، در اندیشه ی امام خمینی نیز مشهود است. بینش وسیع امام خمینی مبتنی بر آموزه های قرآن کریم و سنت معصومین سلام الله علیهم اجمعین، در آثار به جای مانده از آن امام عزیز و بیانات ایشان در مصدر ولایت امری، هنوز هم درس های راهگشای فراوانی دارد که قابل استفاده است. او درد جوامع اسلامی را می دید و همت همگانی را طلب می کرد تا عقب ماندگی مسلمین در ابعاد گوناگون جبران شود. عقب ماندگی که ریشه در استعمارزدگی دارد. استعماری که ابتدا دست به استحمار می زند و فرهنگ مسلمانان را مورد شبیخون قرار می دهد و سپس با استثمار منابع، راه خویش را هموار می دارد و در این راه از هیچ تلاشی فروگذار نیست و با کوبیدن بر طبل تفرقه، بر همه ی این کشورها حکومت می کند و این حکومت یا به شکل علنی است و یا به شکل کاملاً مخفی و بومی. تلاش امام برای بیدارسازی ملت های مسلمان و آگاهی آن ها از مشکلاتشان، جزو درس های ناتمام سیره ی آن بزرگوار است.

این کتاب، حاصل تأملی کوتاه در بیانات آن مرد بزرگ است و در پنج فصل سامان یافته است:

فصل اول نهضت اسلامی ایران را الگویی برای جهان اسلام معرفی کرده و اسلام و انقلاب اسلامی را مایه ی امید مستضعفان جهان دانسته است .

فصل دوم بیداری را عامل تحول همه ی انسان ها دانسته و هراس دولت های وابسته را از این بیداری مورد توجه قرار داده و آن را موجب نجات از گرفتاری ها خوانده و برپایی عدالت اسلامی را خواستار شده و رسالت علمای اسلام را مورد تأکید قرار داده و با دعوت به اتحاد و برادری بین همه ی مسلمین، به حرکت دشمنان علیه اسلام اشاره کرده است.

فصل سوم چالش ها و فرصت های این بیداری را برشمرده و از تفرقه، غفلت، بی مسؤولیتی، وابستگی، شعار بدون عمل، تحقیر ملت، اختلاف سران کشورهای اسلامی، بی توجهی به تعالیم قرآن مجید، نقشه های استعمارگران، عدم تفاهم، خیانت برخی سران، ناآگاهی مردم، منفعل بودن، بی برنامه بودن و... پرهیز داده است.

فصل چهارم به راهکارها اشاره کرده است و به این سؤال پاسخ داده است که: چه باید کرد؟ بازیابی شخصیت اسلامی، توجه به فرهنگ خودکفایی اسلام، توجه به فرهنگ و اصالت دینی، تکیه بر فرهنگ اصیل اسلامی و عمل به آن، استقلال طلبی، توجه به مسایل اسلامی، دعوت به برادری و اتحاد، توجه به تکلیف دینی، کنارگذاشتن اختلاف ها، ایجاد هماهنگی، تفاهم، دوری از خودباختگی و هوشیاری، از جمله مباحثی است که مورد اشاره قرار گرفته است.

فصل پنجم نیز موضوع حمایت از ملت ها، همراهی با مستضعفان، بیزاری از استعمارگران و دفاع از فلسطین را مورد بحث قرار داده است.

شایان ذکر است که مباحث فوق، بخشی بسیار اندک از مباحث بسیاری است که امام خمینی در زمان های مختلف در این خصوص بر زبان مبارک خویش جاری ساخته اند. این مؤسسه تاکنون چندین کتابچه از بیانات حضرت امام خمینی پیرامون مسایل مختلف به علاقه مندان تقدیم کرده است و اینک نیز افتخار دارد که در راستای اقدامات علمی و فرهنگی خویش، کتاب امام خمینی و جهان اسلام را فراروی علاقه مندان مکتب امام خمینی بنماید.

محمدعلی برزنونی

استاد دانشگاه و مدیر مؤسسه علمی و پژوهشی ابن سینا؛ سارایوو

مصطفی چمران - مردی برای همیشه

mustafa_camranعنوان: مصطفی چمران - مردی برای همیشه

گردآورنده: محمد علی برزنونی

مترجم: معمر کودریچ

شابک: 9789958845079

ناشر: موسسه ابن سینا

سال :2012م

معرفی:

پیش گفتار

نوشتن و گفتن در باره ی مردان بزرگی که در دوران خود تاریخ ساز بوده اند، چندان آسان نیست. برخی از انسان ها اگر چه در زمانی خاص و مکانی ویژه زیسته اند، اما اینان فارغ از زمان و مکانی اند که در آن زندگی کرده اند. اینان چرخ های تاریخ را به نوعی در چرخش می آورند که آیندگان نیز بر آن می نشینند و روند زندگی خویش را به صورتی خاص تدبیر می کنند. اینان انسان هایی اند که در میان ما و در زمین زیسته اند، اما آسمانی اند. و به همین دلیل نیز شنیدن از آنان مبارک است و گفتن از آنان مبارک تر.

شهید بزرگوار دکتر مصطفی چمران یکی از این مردان بزرگی بود که در همین نزدیکی ها می زیست. با ما بود و از ما، ولی فراتر از زمان و مکان زیست و پیام رسانی اندیشمند، برای آیندگان شد. او از ابدیت آمده بود و مردی بود و هست برای همیشه؛ همیشه ی تاریخ انسان.

آن چه در این مجموعه آمده است، نمی اندک از یم بزرگی است که آن شهید عزیز برای ما به یادگار گذاشته است. پس از نیم نگاهی به زندگی آن عزیز جاودانی، چمران را به روایت همسر لبنانی آن شهید «غاده جابر» به نظاره می نشینیم. کسی که سال های طولانی زندگی خود را با او گذرانیده و فراز و نشیب های فراوانی را در این مسیر طی کرده است. او پس از این سال ها، هنوز هم سؤال دارد که: چمران کیست؟ و این سؤال، بارها و بارها تکرار می شود؛ چرا که چمران مرد صالح خدایی بود که «یک روز قدم زد در این سرزمین به خلوص» و مردان خدا در چنبره ی زمان و مکان گرفتار نمی شوند و آلودگی ها، نور آنان را خاموش نمی سازد. هنوز هم او چمران را به درستی «بی نهایت» می خواند و به واقع چنین است.

در بخشی دیگر، مروری کوتاه داریم بر بخشی از سخنرانی های آن شهید در ماه مبارک رمضان یک سال قبل از شهادت آن عزیز. در یک گفتار از خدا، روح و عالم غیب سخن می گوید و برای شناخت آن ها، فلسفه ی شناخت انسان در سه مبنای «جسم، نفس و روح» مطرح و به کمک دو پدیده ی مهم و روزمره: «خواب» و «پاراسایکولوژی یا تله پاتی» به آن موضوع اساسی پرداخته شده است. در گفتار دیگر، روش قرآن مجید در اثبات خدا یا به تعبیر دیگر «وجدان خدا» به طریق بیدارکردن فطرت انسانی و هشداردادن به او به استناد آیاتی از قرآن کریم مورد بحث قرار گرفته و موضوع شناخت خدا در حد ظرفیت انسان ها که جملگی در مقابل ذات خدا و علم او صفر است، مطرح می شود. به دنبال آن، راه های رسیدن به حقایق بررسی می شود که عبارت است از: «حواس پنج گانه، تفکر و تعقل، الهام و اشراق». با حواس پنج گانه با خطاهای زیادش و تکامل و پیشرفت تدریجی اش، به علوم تجربی و مادی دست یافته می شود. با تفکر و تعقل، اگرچه در مرحله ای بالاتر از علوم تجربی مادی، علوم ریاضی و فلسفه و منطق فراچنگ می آید، اما باز هم همیشه و همه جا ثابت و صادق نیست؛ چه سنگ بنای آن نیز تجربه و حواس پنج گانه و نهادهای درونی آدمی است. با الهام و اشراق به عنوان معرفتی قلبی، انسان قدرت شناختن و دریافتن روح، عالم غیب و خدا را می یابد. در پایان این گفتار نیز در مقوله ی علم و فلسفه، موضوع نادرست «علمی بودن یک فلسفه» مورد نقد منطقی قرار گرفته است.

در گفتار دیگر، اصول اساسی مهم ترین مکابت بشری و الهی مورد مطالعه قرار گرفته است. در این مطالعه، سه بنیان برای هر مکتب به عنوان اساس مطرح شده است: «اساس فلسفی، اساس اقتصادی، اساس سیاسی و حکومتی». هر مکتبی، مجموعه این سه اساس بوده و یک سیستم را تشکیل می دهد و مبتنی بر این سه اساس اصلی در هر مکتب، سایر اصول مورد بررسی قرار می گیرند. در ادامه این گفتار، سه مکتب مهم موجود در دنیای کنونی مورد مقایسه قرار گرفته است: «کمونیسم، کاپیتالیسم، اسلام». مکتب کمونیسم معتقد به اصالت ماده و نفی ماورای ماده یا ماتریالیسم است و بر شناخت عینی ماده تأکید می ورزند. مکتب کاپیتالیسم معتقد به اصالت ذهن یا ایده آلیسم است و بر شناخت ذهنی ماده اصرار دارد. مکتب اسلام معتقد به اصالت خدایی است که خالق ماده و نیز ذهن است و به وجود ماده مستقل از ذهن اصرار دارد.

در پایان این گفتار نیز در باب جبر و اختیار سخنی آورده است و نگاه سه مکتب را در این خصوص مطرح ساخته و بر نگاه درست در این خصوص که نه جبر است و نه اختیار مطلق، بلکه امری میانه ی این دو، تأکید می ورزد.

در بخشی دیگر، تلاش کرده ایم به بعدی ویژه از این انسان بزرگ اشاره ای داشته باشیم. آدمی وقتی با خود و خدای خود تنها می شود، روح لطیف و احساس عمیق خود را آشکار می سازد. این جلوه ی جمال جمیل الهی، یا در هنر با سطوح مختلف و متنوع آن نمایان می شود یا در ادبیات با ابعاد وسیع آن. وقتی این جلوه در نیایش و مناجات با آن معشوق حقیقی جلوه گر شود، زیباترین نماد روح عاشق را نشان می دهد. آن شهید وقتی با خود و خدا تنها می شد، روح عرفانی خویش را به نمایش می گذاشت و ارتباط عمیق و روحانی خویش را با مبدأ هستی در قالب معنویتی راستین به یادگار می گذاشت. نیایش های ساده ی او با ذات اقدس الهی در این دنیای پر فراز و نشیب، نجواهای ماندگار یک عارف حماسه ساز است با مطلوب همیشگی انسان بی نهایت خواه و بی نهایت طلب که در غوغای زندگی و در فضای خاکی همین زمین، والاترین مفاهیم و ژرف ترین احساسات زیبایی خواهانه و عاشقانه را در گفتگویی ویژه با آفریدگار زیبایی ها به ارمغان گذاشته است. رازهای یک دل عاشق است با معشوقی از جنس حقیقت که آدمیان در کشاکش دهر او را به فراموشی سپرده اند و در این فراموشی، سخت دل خوش اند. نیازهای یک قلب شیفته است با محبوبی از جنس ابدیت که آدمیان در تلاطم زندگی روزمرده از او غافل شده اند و در غفلت، سخت گرفتار. این نجواها و رازگویی ها و نیازخواهی ها، در این وانفسای گم گشتگی و حیرت زدگی انسان امروزی، حقیقت انسانیت آدمی را فرایاد می آورد؛ حقیقتی که متأسفانه در گیر و دار زندگی و درهیاهوی غفلت زده ها، فراموش شده است و آدمیان غافلانه به دنبال این حقیقت خویش می گردند و در این جستجو به معنویت های کاذبی دل خوش می دارند که مگو و مپرس!

واپسین بخش نیز حاوی پیوست هایی است که ضروری می نمود. هم پیام امام خمینی رضوان الله تعالی علیه به مناسبت شهادت آن بزرگوار را زیب این کتاب کرده ایم. هم بخشی از خاطرات امام خامنه ای حفظه الله تعالی را آورده ایم. هم تعدادی از دست نوشته های آن عزیز را گوشواره ی تزیین کتاب ساخته ایم و هم تصاویری از آن بزرگ را ضمیمه کرده ایم.

باشد تا این کتاب، گامی کوچک باشد در شناخت مردی بزرگ.

محمدعلی برزنونی

استاد دانشگاه و مدیر مؤسسه علمی پژوهشی ابن سینا

سارایوو

باسمه تعالی

سخن ناشر

همیشه وقتی قلم به دست می گیرم تا به عنوان ناشر مقدمه ای بر کتاب های این مؤسسه بنویسم، دستانم می لرزد. مخصوصاً وقتی قرار است این مقدمه بر کتابی باشد در باره ی یکی از مردان بزرگ این روزگار. این مردان، بزرگ اند و بزرگی می آفرینند.

شهید بزرگوار دکتر مصطفی چمران که مرد صالح خدا بود در روی زمین؛ خالصانه بر اعتقادات درستش پای فشرد و فروتنانه قدم همت خود را در اصلاح گری برداشت. او اینک در میان ما نیست، اما آثار وجودی او، نوشته های او، گفته های او، و راه روشن او به روی ما گشاده است. غفلت از این مردان خدا، زیبنده نیست. زندگی و تلاش آنان درس آموز است. زانو زدن در محضر آنان، درس های فراوانی را به ما می آموزد. و این زانو زدن به دو گونه است: گاه آن مرد بزرگ پیش روی ماست و ما در کلاس درس او ، از او کسب فیض می کنیم و گاه این بزرگ، حضوری فرهنگی و فکری دارد و ما از آثار ماندگار او بهره می جوییم. این هر دو بهره گیری است و آن هنگام که از حضور فیزیکی این مردان خدا بی بهره می شویم، حضور معنوی آنان را پاس می داریم.

مؤسسه ی علمی و پژوهشی ابن سینا در سارایوو افتخار دارد در راستای تلاش ها و خدمات علمی و فرهنگی خود، یکی از منشورات خویش را در باره ی آن بزرگ جاویدان قرار دهد. در این کتاب تلاش شده است تا هم زندگی آن مرد بزرگ مرور شود و هم گفتارهای او تقدیم ساحت علاقه مندان شود و هم دست نوشته های نجواگونه ی او در اختیار قرار گیرد، باشد تا شمه ای از عطر وجودی آن عزیز را در مشام جان خوانندگان بپراکند.

جا دارد در این فرصت از همه ی کسانی که به نحوی در پدیدآوری این اثر نقش کلی یا جزیی داشته اند و ما را یاری کرده اند تا این کتاب به زیور طبع آراسته شود، سپاس صمیمانه و فروتنانه ی خویش را اعلام دارم. از خدای سبحان توفیق خدمت خالصانه را برای آنان آرزومندیم.

محمدعلی برزنونی

استاد دانشگاه و مدیر مؤسسه علمی و پژوهشی ابن سینا

سارایوو

1.      سخن ناشر

2.      پیش گفتار

3.      زندگینامه

4.      انسان و خدا، مجموعه سخنرانی های شهید چمران درباره خدا، برگرفته از کتاب:

"انسان و خدا"، مصطفی چمران، گردآوری: مهدی چمران، انتشارات نور بخش، چاپ دوازدهم؛ 1389

5.      نیمه پنهان ماه؛ خاطرات همسر شهید چمران، برگرفته از کتاب: "چمران به روایت همسر شهید"، حبیبه جعفریان، انتشارات روایت فتح، چاپ هجدهم؛ 1389

6.      نیایش ها، گزیده ای از نیایش های شهید چمران برگرفته از دو کتاب: "نیایش ها"، مصطفی چمران، گردآوری: مهدی چمران، سازمان چاپ و انتشارات، چاپ دهم؛ 1390 و "خدا بود و دیگر هیچ نبود"، مصطفی چمران، گردآوری: مهدی چمران، سازمان چاپ و انتشارات، چاپ بیست و ششم؛ 1390

7.      پیام امام راحل به مناسبت شهادت شهید چمران و گزیده ای از بیانات امام خامنه ای درباره ایشان

8.      دست نوشته ها و تصاویری برگزیده از آن شهید بزرگوار

سراج القلوب

svjetiljka_srcima_korica_za_sajt

عنوان: سراج القلوب

مؤلف: دکتر نامیر کارا خلیل اویچ

شابک: 9958845059 

ناشر: موسسه ابن سینا

سال :2012م.

 معرفی:

سراج القلوب یکی از آثار ادبی در زبان فارسی با نثری ساده و روان و البته تعلیمی با نگاه پندآموزی است. این کتاب، حاوی موضوع هایی مهم نظیر آفرینش آسمان و زمین و شگفتی های آن ها، شرح حال پادشاهان و فراعنه، سرگذشت های عجیب پیشینیان، داستان هایی از پیامبران آسمانی با بن مایه هایی اخلاقی، مباحث و مسایل مذهبی و نیز افسانه ها و اساطیری است. مؤلف آن، خواجه امام ابومنصور سعیدبن محمد قطان غزنوی است. در اواخر قرن ششم هجری قمری و اوایل قرن هفتم به طریق سؤال و جواب در چهل و چهار باب نگارش یافته است.

این کتاب در واقع رساله دکتری آقای نامیر کارا خلیل اویچ در رشته زبان و ادبیات فارسی است که در سال 1384 بوسیله مرکز نشر دانشگاهی در تهران به زبان فارسی انتشار یافته است و موسسه ی علمی پژوهشی ابن سینا ترجمه بوسنیایی آن را در 347 صفحه در ماه می 2012 میلادی به زیور طبع آراسته و به محضر ارباب فرهنگ و ادب و شیفتگان اندیشه تقدیم می دارد.

اثر حاوی یک مقدمه ی کوتاه از ناشر و متن ترجمه شده از کتاب است که متن فارسی آن نیز در کتاب آمده است.

پشت جلد اثر مزین به تقریظ سه تن از اساتید بزرگوار است:

1.      استاد دکتر روح الله هادی،

2.      استاد دکتر فهیم نامتاک،

3.      استاد دکتر عدنان سیلایجیچ.

باسمه تعالی

مقدمه ی ناشر

کتاب «سراج القلوب» یکی از آثار در زبان فارسی با نثر تعلیمی است که حاوی موضوع هایی نظیر آفرینش آسمان و زمین و شگفتی های آن ها، شرح حال پادشاهان و فراعنه، سرگذشت های عجیب پیشینیان، داستان هایی از پیامبران آسمانی بر بن مایه هایی اخلاقی، مباحث و مسایل مذهبی و نیز افسانه ها و اساطیری است که مولف آن، ظاهراً خواجه امام ابومنصور سعید غزنوی است و در اواخر قرن ششم هجری قمری به طریق سوال و جواب- که روش رایجی در نگارش در میان فارسی زبانان به ویژه در تألیف های دینی و تعلیمی بوده است- در چهل و چهار باب و البته تا اندازه ای با نوآوری در روش پرسش و پاسخ، نگارش یافته است. در این میان، پرسش های یهودیان از پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم و پاسخ های آن بزرگوار و نیز پرسش هایی از امیر مومنان علیه السلام در 81 بند، جزو خواندنی های کتاب محسوب می شود. مصصح ارجمند این اثر آقای دکتر نامیر کارا خلیلویچ با راهنمایی و مشاوره ی استادان ایرانی، با نگاهی علمی به تصحیح انتقادی این اثر همت گماشته و مقدمه ی ارزشمندی در این خصوص نگاشته اند.

موسسه علمی پژوهشی ابن سینا در سارایوو افتخار دارد که در راستای تقویت پایه های علمی و پژوهشی و آشنایی با برخی آثار گذشتگان و پیشینه ی تاریخی، ترجمه ی این اثر را به زبان بوسنیایی تقدیم ساحت علاقه مندان علم و ادب نماید.

امیدواریم ترجمه ی این اثر و سایر آثار مشابه، زمینه ی آشنایی بیش تر با پیشینه ی تاریخی و فرهنگی را فراهم آورد و گام هایی در راه تعامل فرهنگی مناسب و موثر برداشته شود.

مدیر موسسه علمی پژوهشی ابن سینا

محمدعلی برزنونی

سارایوو نوامبر 2011

 

 

 

 

سخن ناشر

پیش گفتار

مقدمه در باره مؤلف

در مورد اثر تصحیح شده ی حاضر

متن تصحیح شده به فارسی

فصل اضافه شده

ترجمه اثر تصحیح شده به بوسنیایی

ترجمه فصل اضافه شده به بوسنیایی

خلاصه

خلاصه به انگلیسی

منابع

کتاب شناسی

فهرست اعلام و اصطلاحات

تصاویر متن اصلی

صفحه21 از23

  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • ...
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23

librarikaOnline library/biblioteka

Znakovi V 83 84

 موضوعات نشانه های زمان شماره 82/83  

- فضل الرحمان ، روح کنجکاو روشنفکر

- مفهوم سکوت در سنت اسلامی

- مقدمهای بر فهم تفکر سهروردی

 - آیا دانشگاههای معاصر ما را به شناخت حقیقت می رسانند؟ 

- هویت، دین و ساختار اجتماعی در دوره قرون وسطای بوسنی

naslovna šejh Hasan Kaimija

خانم دکتر مبنیا موکر

شیخ حسن قایمی، فرزند زمان

 

O sufizmu Saeid A

 

سعید عابدپور

"مقالاتی درباره عرفان، تصوف بوسنیایی"

 

Islam u kulturnom ident. Europe

دکتر رشید حافظویچ


اسلام در هویت فرهنگی اروپا

naslovna 2016

 

 

Save

Save

Save

Save

Save

Save

Save

Save

Save

Save

knjiga3

خیر الدین سومون و زلاتکو دیزدارویچ: تحلیل استراتژیک جنگ تحمیلی یمن
مقدمه

ibnsina

مؤسسه علمی پژوهشی ابن سینا سازمانی غیر دولتی و مردم نهاد است که،  با پژوهش در حوزه علوم انسانی و اسلامی، به گسترش تعاملات علمی پژوهشی و فرهنگی میان اندیشمندان و مراکز علمی و تحقیقاتی ایران، غرب و منطقه بالکان می پردازد.

Oglas za nagradu WEB

 

 

SFbBox by website

redovna_tribina

نشست معرفی کتاب "اسلام در هویت فرهنگی اروپا" نوشته رشید حافظویچ
سخنران:سخنرانان عصمت بوشاتیلیچ،
عاصم زوبچویچ و
رشید حافظ اویچ می باشند
روز دوشنبه 15/4/2019 ساعت 14

مکان:

در محل کتابخانه غازی خسرو بیک

 

religija i nacija zagreb 29 i 30 mart 2019

unsa
tehran
iist
orijentalni
fin
irip
nlir
dhc

librarikaOnline library/biblioteka

Znakovi V 83 84

 موضوعات نشانه های زمان شماره 82/83  

- فضل الرحمان ، روح کنجکاو روشنفکر

- مفهوم سکوت در سنت اسلامی

- مقدمهای بر فهم تفکر سهروردی

 - آیا دانشگاههای معاصر ما را به شناخت حقیقت می رسانند؟ 

- هویت، دین و ساختار اجتماعی در دوره قرون وسطای بوسنی

naslovna šejh Hasan Kaimija

خانم دکتر مبنیا موکر

شیخ حسن قایمی، فرزند زمان

 

O sufizmu Saeid A

 

سعید عابدپور

"مقالاتی درباره عرفان، تصوف بوسنیایی"

 

Islam u kulturnom ident. Europe

دکتر رشید حافظویچ


اسلام در هویت فرهنگی اروپا

naslovna 2016

 

 

Save

Save

Save

Save

Save

Save

Save

Save

Save

Save

knjiga3

خیر الدین سومون و زلاتکو دیزدارویچ: تحلیل استراتژیک جنگ تحمیلی یمن
مقدمه